خدا
آنان سجاده ها را آتش میزنند
و اینان بت ها را میشکنند
غافل از اینکه
خدا همانست
که بر لبان یک قمارباز در حال باختن جاریست…!
ادامه مطلب
آنان سجاده ها را آتش میزنند
و اینان بت ها را میشکنند
غافل از اینکه
خدا همانست
که بر لبان یک قمارباز در حال باختن جاریست…!
خوشــــــــــبختی داشتن کســـــی است
که بیشـــتر از خـــودش
تــ ــ ــ ــ ــو را بــخواهد
...
و
بیشـــتر از تــ ـ ـ ـ ـــو
هیـــــ♥ــــــچ نخواهد
و
تــــــ♥ــــو ...
برایش تـــ ــ ــ ــمام زندگی باشی ...
دیروز اومده بود به دیدنم ....
با یه شاخه گل سرخ و همان لبخندی که همیشه ارزویش را داشتم ...
گریه کرد و گفت دلش برایم تنگ شده .ولی من فقط نگاهش کردم ..
وقتی رفت سنگ قبرم از اشک هایش خیس شده بود ...
وقتی از یه نفر میرنجی
اگه بگی بخشیدمش
یه چیزی ته دلت می مونه
کینه نیست . . .
یه جای زخم . . .
یه چیزی که نمیزاره اوضاع مثل قبل بشه . . . !
هرچقدر هم که تلاش کنی و خودتو بزنی به اون راه و بگی نه . . .
بی فایده ست !
یه چیزی این وسط از بین رفته
و جای خالیش تا همیشه درد میکنه
یه چیزی مثل
حرمت
هرچه داریم از خداست و هرچه توان داریم برای خدا باید خرج کنیم.
با ادب خاص خود وارد این مهمانی بی مانند بشویم ...
ماه رمضان بر شما مبارک
هوس کوچ به سرم زده !
شایدم هجرت کنم ، نمیدانم ! از این بی دلی ها خسته شدم...
دستانم را به دستان هیچکس میسپارم
و دردل میکنم با درختان !!!
" دیوانگی هم عالمی دارد ..."
باز هم آمدی تو بر سر راهم
آی "عشق" میکنی دوباره گمراهم
دردا; من جوانی را به سر کردم،
تنها از دیار خود سفرکردم
دیریست قلب من از عاشقی سیر است
خسته از صدای زنجیر است
دریا اولین عشق مرا بردی
دنیا دم به دم مرا تو آزردی
دریا سرنوشتم را به یاد آور
دنیا سر گذشتم را مکن باور
من غریبی قصه پردازم
چون غریقی غرق در رازم
گم شدم در غربت دریا
بی نشان وبی هم آوازم
میروم شبها به ساحل ها تا بیابم خلوت دل را
روی موج خسته دریا مینویسم اوج غمها را .....
متن آهنگ دریا از نیما چهرازی
بعضى اتفاق هاى خوب
اونقدر دیر مى افتن
که باید رو به آسمون کرد
و گفت : وقتش گذشت
مال خودت...!
حرف...!
بعضی حرفا رو
هر چقدر هم بقیه بگن
تا خودت تجربه نکنی
و به غلط کردن نیفتی بـاور نمی کنی ...!